جوک های fasioen

خدا خیرت بده، شنیدم می ری بهزیستی برای اونایی که انگشت ندارن دست تو دماغشون می کنی!

 

 توی دنیا یکی هست که فقط برای تو نفس می کشه...می دونی کیه؟ دماغته!

 

به بنده خدا میگن: بابات به «رحمت ایزدی» پیوست! بنده خدا میگه: «رحمت ایزدی» دیگه کیه؟ میگن: نه، منظورمون اینه که «به دیار باقی شتافت»! میگه: «دیار باقی» کجاست؟ میگن: یعنی «دار فانی» رو وداع گفت! میگه: «دار فانی» دیگه چه‌جور داریه؟ میگن: یعنی «رخت از این دنیا بر بست»! میگه: منظورتون رو نمی‌فهمم! میگن: الاغ! بابای خرت مرد! میگه: خر من که بابا نداشت!

 

 

یارو سکه میندازه صندوق صدقات  سوارش میشه

 

اگر روزی به یادت گریه کردم ... بدان آن روز پیازی رنده کردم

 

الهی شمع بشی، پروانه شم، دورت بگردم ... بعدش فوتت کنم، خاموش بشی، هرهر بخندم!

 

 خبری تاسف بار به دستمون رسید که : دو تا اصفهانی شیرجه میزنن تو آب میگن هر کس زودتر سرش از آب اومد بیرون باید شام بده هنوز جسد هیچکدومشون رو پیدا نکردن

 

یارو میره پیتزایی میگه یه پیتزا میخواستم طرف میگه بنام؟ یارو میگه ببخشید بنام خدا یه پیتزا میخواستم!

 

 

دو تا بنده خدا به تاکسی میگن: آقا 3 نفر تا تجریش چقدر میگیری؟ راننده میگه: شما که 2 نفر هستید ! یکشون  میگه: مگه خودت نمیخوای بیای

 

 

به ترکه میگن: یه میوه خوشمزه، آبدار و شیرین نام ببر، میگه: خیار! بهش میگن: خیار کجاش آبدار و شیرینه؟ ترکه میگه: با چایی شیرین بخور، نظرت عوض میشه

 

 

اختفوا یا ایها الذین لایتمسمسون. (تف بر شما ای کسانی که اس ام اس نمیدهید!)

 

 

 

ترکه تو اتوبوس میگوزه، دختره میگه: بیشعور این چه کاریه؟ ترکه میگه: میخواستم سر صحبتو باز کنم!

 

از ترکه میپرسن سخت ترین کار چیه؟ میگه نمک تو نمکدون ریختن, چون سوراخ هاش خیلی ریزه!

اصفهانيه موز ميخوره , پوستشو ميزاره لاي دفترچه خاطراتش!

 

اگه ميدونستي دستاي سرد من چقدر به گرمي دستات نيازمنده اينقدر دست تو دماغت نميکردي

 

 

مي دوني اگه يه ترک يه نارنجک انداخت طرفت با يد چي کار کني؟ . . . بايد ضامن شو بکشي پرت کني طرف خودش

 

 

تركه از يكي ميپرسه قبله كدوم طرفه؟! يارو نشونش ميده، تركه ميگه:‌ بايد خيلي برم؟

 

 

تركه مجري مسابقه بيست سوالي ميشه، يارو ازش ميپرسه، جانداره؟ ميگه: نه. ميپرسه: تو جيب جا ميشه؟ تركه كلي فكر ميكنه، بعد ميگه:‌ تو جيب جا ميشه اما اگه تو جيبت بريزي، جيبت ماستي ميشه!

 

تركه تو اتوبوس واستاده بوده، يهو ميبينه بند كفشش بازه. به كنار دستيش ميگه: آقا قربون دستت، ‌يك دقيقه اين ميله رو نگردار من بند كفشم رو ببندم!

 

 

تركه صبح از در خونه مياد بيرون، ميبينه سر كوچه يك پوست موز افتاده، با خودش ميگه: اي داد بيداد، باز امروز قراره يك زميني بخوريم!!!

 

 

به تركه ميگن: ميدوني امام حسين كجا دفن شده؟ ميگه: نه. ميگن: كربلا. ميگه: اي خوشا به سعادتش!!!

 

 

تركه ميره مسابقه بيست سوالي، رفقاش از پشت‌ صحنه بهش ميرسونن كه: جواب خياره، فقط تو زود نگو كه ضايع شه. خلاصه مسابقه شروع ميشه، تركه ميپرسه: تو جيب جا ميگيره؟ ميگن: نه. تركه ميگه: بابا اين عجب خيار گنده‌ايه

 

 

ترکه میره رستوران به گارسون می گه غذا چی داری؟ گارسون می گه غدای امروز ما کاستیدجلینیکفتیتسا با لیمو - ترکه می گه کاستیدجلینیکفتیتسا با چی؟

 

یه روز آشغالی میاد دمه خونه ی ترکه میگه : آشغال دارین؟ ترکه داد میزنه: خانوم توی خونه آشغال داریم ؟ زنش میگه: آره داریم. ترکه میگه: آره داریم، نمی خوایم

به ترکه میگن بستنی کیم رو چه جوری می خورن؟ میگه: میذارن لای بربری ، سیخشو در میارن

تركه ميره خواستگاري، دختره سبيل داشته.... بهش ميگه: چرا سبيل داري؟ دختره ميزنه زير گريه..... تركه مياد دلداري بده ميگه: مرد كه گريه نمي‌كنه

مورچه عاشق دختر همسايه مي شه بعد از يك هفته مي فهمه كه چايي خشك بوده

 

يه تركه راديولوژيست مي شه يه مریض مياد جواب عكسشو بگيره بهش مي گه يه دنده سمت راست قفسه سينتون شكسته كه من تو فتو شاپ واستون درستش كردم

 

از تركه مي پرسن: "ربنا آتنا في الدنيا حسنه و في الاخره حسنه و قنا عذاب النار يعني چي؟" ميگه يعني: اين دنيا خوبه حسن، ولي آخرت خیلی خطرناكه حسن ...

 

از ترکه میپرسن 12 فروردین چه روزیه؟ میگه روزیه که میریم برای سیزده به در جا میگیریم.

 

به ترکه میگن : از مسافرت چی آوردی؟ میگه : تشریف !!

 

.نازيلا:عزيزم اينجا پمپ بنزينه سيگارتو خاموش کن!
غضنفر:خيالي نيست من جلوي بابامم سيگار ميکشم!!!!!!!!!!!!!

۲.يه ترکه بعد از چند سال مي ياد تهران مي فهمه اسم خيلي از خيابونا عوض شده
به خاطر همين سر خيابون وايميسته ميگه :مستقيم سابق!!!

 

۳.ــ تو کي به دنيا اومدي؟
ــ سه شنبه! تو چي؟
ــ جمعه!
ــ باز خالي بستي جمعه که تعطيله!!!

 

۴.يه ترکه مي رسه به يه نفر مي پرسه:آقا ساعت چنده؟
يارو مي گه:۵/۵
ترکه مي گه:عجب دنيايي شده به هيچ کس نميشه اعتماد کرد!
ياروميگه:چرا؟ مگه چي شده؟
ترکه جواب می ده:از صبح تا حالا از هر کي پرسيدم يه جواب ديگه داده!

 

۵.يکي بي هوا اومد تو خيابون خفه شد!!!!!!

 

يعنی ديگه آخر.......

 
   


 

 

 
چهارشنبه ٢٤ دی ،۱۳۸٢

فعلا انارو داشته باشين!!!

اينجا برام بنويسين در مورد چی می خواين براتون بنويسم.

 
   


 

جک

 
چهارشنبه ٢٤ دی ،۱۳۸٢

۱:معلم :قويترين اسيد کدام است؟

شاگرد:آقا...آقا اجازه...نوک زبونمونه ها..

معلم:زود باش تف کن اون اسيد سولفوريکه زبونو سوراخ می کنه!!!!!

۲:رهگذر:چرا گدايی می کني؟

گدا:چون محتاج خلق نشم!!!

۳:چاق:من هر وقت تورو می بينم ياد گرسنگان آفريقا می افتم.

لاغر:منم هر وقت تورو می بينم ياد علت اون گرسنگی می افتم.

۴:-می دونی به پيکان آردی چی می گن؟

-معلومه ديگه جواد مخفی!!!!

 


سایت پاتوق شهر 

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






موضوعات مرتبط: جوكـ ها ، لطیفه(جوک) ، ،

تاريخ : دو شنبه 8 اسفند 1390 | 21:25 | نویسنده : محمد رمضانی پور |
.: Weblog Themes By VatanSkin :.